توضیح مرگ حیوان خانگی برای کودکان
برای كودكان توضیح مرگ از سخت ترین حقایق زندگی است. اغلب، مرگ حیوانات اولین برخورد یك كودك با این قانون محکوم طبیعت است. چگونگی برخورد ما با این واقعه تأثیر عمیق و پایداری بر درك پدیده مرگ در زندگی كودكان می گذارد. در این مطلب از baranpet.com درباره این موضوع بیشتر صحبت می کنیم.
توضیح مرگ حیوان خانگی برای کودکان
در مورد همة سنین گفتن واقعیت، به نظر، بهترین تصمیم می آید. مشاورین در مواجه با مرگ عزیزان می گویند: “این كار به معنی به كار بردن لغات مرده و مرگ و توضیح قطعیت مرگ با ملایمت و نرمی تمام ولی بدون گیج كردن و به اشتباه انداختن كودك دربارة معنی مرگ است.” این مشاورین عقیده دارند كه توانایی درك مرگ بستگی به رشد احساسی و دانش كودك دارد ولی به طور مختصر، روش های زیر را برای چگونگی آگاه كردن و برخورد با كودك در مواجهه با پدیدة مرگ پیشنهاد می كنند:
زیر 2 سالگی:
كودك بر اساس واكنش اطرافیان، می تواند مرگ حیوان را احساس كند و به آن پاسخ گوید. كودك اندوهی را كه در خانواده بوجود آمده، حس می كند ولی دلیل آن را نمی داند و برایش هم مهم نیست.
2 تا 5 سالگی:
بچه به خاطر نبودن همبازی اش دلتنگ میشود ولی نه لزوما به خاطر نبودن حیوان دوست داشتنی اش، آنها مرگ را به عنوان اتفاقی موقت میبینند، چیزی مانند اتفاقی كه برای برگ های درختان در پاییز می افتد و در بهار دوباره برگها رشد میكنند و باز می گردند. بدین طریق كودك از ضربة عاطفی وارد شده به اطرافیانش، آگاه میگردد.
5 تا 9 سالگی:
بچه ها شروع به آگاهی از ابدیت مرگ میكنند اما ممكن است مایل به “تفكر جادویی” درباره آن باشند، باور این كه می توان از مرگ سرپیچی كرد و یا با آن وارد معامله شد. در عین حال، این دوره زمانیست كه كودك همبستگی میان آن چه كه فكر می كند و آن چه كه اتفاق می افتد، تشخیص می دهد. برای مثال: ممكن است بچه ای كه از مراقبت حیوان خانگی شان خوشش نمی آید، آرزو كند كه: “ای كاش حیونه میمرد”، اگر از قضا حیوان خانه بمیرد كودك اغلب احساس گناه كرده و خودش را تخریب می كند. والدین باید برای بچه كاملا روشن كنند كه او باعث مرگ حیوان نشده است.
10 سالگی به بعد:
كودكان بتدریج درك میكنند كه همة موجودات زنده بالاخره خواهند مرد و مرگ كامل است. گرچه درك و پذیرفتن، دو مقوله كاملا متفاوت هستند. آنها هم احتمالا دچار احساسات طبیعی كه برای بزرگسالان نیز پیش می آید، میشوند. انكار، تقابل، خشم، گناه، در خود فرو رفتن، پذیرش و شاید هم به طرق دیگری واكنش نشان دهند (مكیدن انگشت و یا قهر و اوقات تلخی در حالی كه قبلا این كارها را نمی كرده) .
ممكن است، بچه های بزرگتر برای مدتی از خانواده و دوستانشان دوری كرده، تكالیف مدرسه را بخوبی انجام ندهند و حتی نسبت به فعالیتهای فوق برنامه، علاقه ای نشان ندهند. احتمال دارد، از بی كسی بترسند. اگر امكان مرگ حیوان خانه وجود دارد، پس قطعا چیزی می تواند باعث مرگ والدین نیز بشود. آنها به شدت درباره مرگ و این كه چه اتفاقی برای كالبد می افتد كنجكاو میشوند و حتی شاید جزئیاتی را بپرسند كه توضیحشان برایتان ناراحت كننده است. این ها سوالاتی هستند كه باید بی پرده و با ملاطفت و ظرافت بسیار جواب دهید.
نظرات
ارسال یک نظر